چگونه به یک طراح موشن گرافیک و طراح تفهیمی تبدیل شویم ؟

تعداد بازدید : 3859
Fahud_Ahmed
5/5 - (1 امتیاز)

به عنوان بخشی از یک سری مشاغل مختلف در استودیوهای طراحی، Design Week به منظور کسب اطلاعاتی بیشتر درباره ی پیش زمینه ، الزامات شغلی روزانه، و به اشتراک گذاری مشاوره هایی برای افرادی که دنبال کار در نقشی مشابه هستند، از فؤاد احمد، یک طراح موشن گرافیک و تفهیمی ارشد در استودیوی لندن مصاحبه کرد. اگر برای اولین دوره این مصاحبه را از دست دادید، در این جا متن مصاحبه ی فؤاد موجود است …

 

یک طراح تفهیمی دقیقاً چیست؟

نقش من کاملاً ترکیبی است. این نقش ترکیبی از آنچه که ممکن است یک طراح موشن ( موشن گرافیک دانش ادغام تصویر و حرکت به همراه صدا می باشد )، طراح تعامل ( interaction designer ) و طراح تجربه ی برند ( brand experience designer ) نامیده شود، می باشد – این نقش درباره ی استفاده از خلاقیت برای وارد کردن یک برند به زندگی روزمره است که معمولاً از طریق انیمیشن یا تعامل دیجیتالی، و فکر کردن در مورد نحوه ی ارتباط برندها با مصرف کنندگان در کانال های مختلف است.

 

پیش زمینه ی تحصیلی شما چیست؟

من فکر می کنم که مراحل ابتدایی تحصیلات من مقداری با اکثر طراحان تفاوت دارد. به عنوان کسی که در مدرسه کاملاً اهل مطالعه و درسخوان بود، مجبور شدم که متصدیان کلاس ششم کالج (و والدین آسیایی نسبتاً سنتی) خود را وادار کنم که ریسک کرده و به من اجازه دهند تا طراحی گرافیک و مطالعات رسانه ای را در سطح A بدون یک گواهینامه ی عمومی تحصیلات متوسطه در رشته ی هنر مطالعه کنم.

من حتی درست زمانی که کار کردن با MySpace مد روز بود، یک نمونه کار دست ساز از طرح بندی های پروفایل MySpace ( یک وب­گاه شبکه ی اجتماعی است که دفتر مرکزی آن در بورلی هیلز، کالیفرنیا در کشور آمریکا قرار دارد.  ) که برای اینفلوئنسرهای ( influencers ) موزیک طراحی کرده بودم، ساختم.

پس از آن برای قبولی در دوره های طراحی دانشگاه تلاش کردم، زیرا که آنها معتقد بودند به یک گواهینامه ی عمومی تحصیلات متوسطه در رشته ی هنر نیاز دارم (که هنوز هم مرا بهت زده می کند)، بنابراین تنها گزینه این بود که یک دوره ی پایه در هنر و طراحی را بگذرانم.

من موفق شدم که دوره ی دانشگاه راونزبورن لندن را در این رشته بگذرانم و این جایی بود که من در معرض آموزش بسیاری از رشته های طراحی قرار گرفتم و سفر خلاقانه ی من واقعاً شروع شد. در این جا بود که من متوجه علاقه ام به طراحی گرافیک شده و مطالعه در این رشته را تا درجه ی کارشناسی ارشد ادامه دادم.

 

سفر شغلی شما تا کنون چه چیزی بوده است؟

در حین گذراندن دومین سال در رشته ی طراحی موشن راونزبورن، یکی از مدرسینم مرا نامزد طرح Design Bridge bursary نمود که من آن کار را بردم. بین سالهای دوم و سوم دانشگاه، من دوره ی کارآموزی تابستانی خود را در استودیوی لندن تکمیل کردم، که این کار را دوست داشتم و در آنجا مطالب بسیاری آموختم. پس از آن، هنگامی که دوره ی تحصیلی خود را به اتمام رساندم، نقشی جدید در تیم تفهیمی به من پیشنهاد شد (بنابراین این جایی است که عنوان شغلی من برگرفته از آن است). من رسماً در آگوست سال 2015 به تیم پیوستم و از آن زمان تا کنون در این جا هستم.

 

برای اولین بار چه چیزی شما را به طراحی تفهیمی علاقه مند کرد؟

تا زمانی که وارد طرح Design Bridge نشده بودم، واقعاً درباره ی تفهیم چیزی نمی دانستم، اما خیلی زود متوجه شدم که این در واقع یک تیم مشارکتی از افراد با محدوده ی گسترده ای از مهارت ها است که تمامی این موارد در مورد وارد کردن برندهای جدید به زندگی است.

 

یک روز کاری معمولی برای شما شبیه به چه چیزی است؟

در واقع هر روز، روز متفاوتی است. یک روز من می توانم داستان نویسی کنم، متحرک سازی محتوا انجام داده یا برای شبکه های اجتماعی فیلم هایی را ویرایش کنم، روز دیگر می توانم یک نمونه ی اولیه برای یک برنامه ی کاربردی بسازم.

معمولاً روز من با جستجو به دنبال آخرین کارهای بزرگ در صنعت و مطالعه درباره ی پیدایش روندها و فن آوری که بتواند بر نحوه ی کار من تأثیر بگذارد، شروع می شود.
پس از این، روز کاری رسمی من در حدود ساعت 9 صبح آغاز می شود. بعضی اوقات شروع این روز با یک جلسه ی ایده پردازی برای پروژه ای جدید با تیم های طراحی است و ما در این جلسات خلاصه ای از اطلاعات مشتری را تشریح کرده، و بروی دامنه ی کار، کار کرده، و جلسات طوفان مغزی را برای ایجاد ایده برگزار می کنیم.

سپس ممکن است که من برای بعضی از این ایده ها، فیلمنامه ای را بسازم. این کار می تواند به شکل طرح هایی ساده باشند که من با یک تیم وسیع تر درباره ی آن بحث کردم، یا با استفاده از نرم افزارهای Adobe Illustrator و فوتوشاپ به شکل دقیق تری روی یک ایده کار کرده تا بتوانیم آن را به مشتری ارائه دهیم.

این کار معمولاً شامل نقشه برداری از سفرهای کاربر، فکر کردن درباره ی آنچه که آنها تجربه خواهند کرد، و این که چگونه می توانند با آن تعامل برقرار کنند، است . هنگامی که آنها اینجا را کلیک می کنند، چه اتفاقی می افتد؟ این قسمت باید چگونه متحرک شود؟ انتقال از این مرحله به مرحله ی بعدی به چه شکلی است؟ ممکن است چه چیزی به نظر بیاید؟ یک نمونه ی اولیه تنها نسخه ای کاهش یافته به محتویات اصلی ایده ای است تا مشتریان بتوانند درکی از آنچه که نتیجه ی نهایی خواهد بود، داشته باشند.

من برای انجام تمامی این کارها از برنامه های متعددی استفاده می کنم. برنامه هایی نظیر After Effects ( نرم‌افزار ایجاد جلوه‌های بصری دیجیتال، موشن گرافیک و برنامه کاربردیِ ترکیب عناصر بصری مختلف است که توسط شرکت ادوبی سیستم توسعه یافته و در فرایند پس از تولید در فیلم‌سازی و تولیدات تلویزیونی مورد استفاده قرار می‌گیرد. ) ، فوتوشاپ، سینما 4 بعدی ( Cinema 4D- یک برنامه مدلسازی، انیمیشن سازی و رندر است که توسط شرکت MAXON Computer GmbH در آلمان توسعه یافته است. این برنامه قابلیت مدلسازی رویه ای و چندضلعی/subd، متحرک سازی، نورپردازی، ایجاد بافت، رندر و ویژگی های رایج برنامه های مدل سازی سه بعدی را دارد. )، ادوب ایکس دی ( Adobe XD – نرم افزار جدید شرکت ادوبی است که در سال 2017 اولین نسخه ی اصلی آن منتشر شد. این برنامه متناسب برای طراحان UX و UI می باشد که می توانند در آن اقدام به طراحی واسط کاربری و ساخت prototype کنند.  ) ، این ویژن ( InVision )، ایلوستریتور ( Illustrator )، فریمر (Framer) بهترین برنامه هایی هستند که در حال حاضر با آنها کار می کنم اما من همیشه برای کار کردن به دنبال ابزارهایی جدید هستم.

من همیشه به روی پروژه های مشتری مداری کار نمی کنم. کارهای پشت پرده ی بسیار زیادی وجود دارند، بنابراین بعضی اوقات برای استقرار یک کسب و کار جدید به روی یک فیلم کار خواهم کرد، نرم افزارهایی جدید را امتحان کرده، یا برای اینکه آخرین پروژه هایی را که در حال کار به روی آنها هستم، با هر شخص دیگری به اشتراک بگذارم، اسلایدهایی را برای ارائه های داخلی شرکت ایجاد می کنم.

جلسات بسیار زیادی نیز برگزار می شوند . شروع پروژه ها، بررسی های خلاقانه، به اشتراک گذاری پیشرفت با مشتری. من معمولاً تا حوالی 6 بعد از ظهر کار خود را تمام می کنم.

 

وظایف و مسئولیت های اصلیِ روزانه ی شما چه مواردی هستند؟

موارد بسیار زیادی هستند! تحقیق و کشف روند فن آوری، برگزاری جلسات طوفان مغزی با تیم های خلاق گسترده تر، ویرایش فیلم ها، انیمیشن، ایجاد فیلمنامه و نماهای خطی اجزاء داخلی ، کنار هم گذاشتن ارائه ها. در کار من هرگز لحظه ی کسل کننده ای وجود نخواهد داشت!

من مربیِ شبکه ی مربی خلاق نیز هستم، بنابراین ممکن است که بعضی از روزها برای ملاقات با شاگرد خود به منظور خبرگرفتن ، بررسی بعضی از آخرین کارهایش، و صحبت در مورد هر مسئله ای که او دارد، زمانی را از استودیو خارج شوم. به نظر من مربی بودن واقعاً رضایت بخش بوده و من این کار را به هر شخصی توصیه می کنم.

 

چالشی بودن این کار تا چه حدی خلاقانه است؟

چالش اصلی برای من، تضمین از این است که اجرای هر چیزی که ممکن است باشد، همیشه در مرکز هر ایده، ما داستان اصلی برند خود را داریم. بعضی اوقات شما می توانید ایده ی بزرگی برای اجرا داشته باشید، اما این ایده باید برای برند و مخاطب آن مناسب باشد.

ما فرهنگ استودیویی بسیار خوبی داریم و من همیشه احساس کرده ام که اگر واقعاً به یک ایده ایمان داشته باشم، دارای آزادی خلاقانه ای برای اجرای آن هستم.

 

طراحان تفهیمی و طراحان گرافیکی تا چه اندازه ای نزدیک به هم کار می کنند؟

ما بسیار نزدیک و اشتراکی کار می کنیم! من با هر کسی در استودیو و در طیف وسیعی از مشتری ها کار می کنم. یک طراح گرافیکی هویت بصریِ ایستا را ایجاد کرده و پس از آن به منظور یافتن روشی جدید برای تعامل برقرار کردن شخصی با آن، یک طراح تفهیمی این هویت را گرفته و آن را به حرکت یا انتقال تبدیل می کند. بعضی وقتها متحرک کردن یک لوگو برای این که بتواند در برنامه های کاربردی نظیر فیلم های برند و تبلیغات به کار رود، به سادگی انجام می شود، مواقع دیگر این کار می تواند ایجاد یک برنامه ی کاربردی یا تجربه دیجیتالی باشد به طوری که مصرف کنندگان بتوانند درگیری عمیق تری با یک برند داشته باشند.

 

برای اینکه یک طراح تفهیمی خوب باشید، به چه نقاط قوتی نیاز دارید؟

مهارت های نیرومند طراحی حرکت، نقاط قوت کلیدی هستند، زیرا که توانایی تجسم واضح یک ایده و پس از آن ترجمه ی آن به یک نمونه ی اولیه کار بوده به طوری که اشخاص دیگر بتوانند درک کنند چگونه این ایده وارد زندگی می شود.

همچنین، مهارت در دیدن فرصت ها قادر بودن به تفکر درباره ی این که چگونه یک ایده ی طراحی به چیزی بیشتر از آن تبدیل می شود، و شما چگونه می توانید باعث رخ دادن این اتفاق شوید، حتی اگر بخشی از خلاصه ی اصلی نباشد. برخی از پروژه های مورد علاقه ی من با استفاده از این روش به دست آمده اند. کنجکاوی ، تفکر خلاقانه و توانایی در فکر کردن به مصرف کننده ای خاص، همگی مهم هستند.

 

بهترین قسمت های کار شما چه هستند؟

اینکه برای آزمایش کردن، آزادی خلاقانه به شما داده شود و ارائه ی ایده هایی که شنیده شده و در نظر گرفته خواهند شد. آگاهی از این مطلب که لازم نیست شما برای به اشتراک گذاری نظرات یا طرح کردن یک ایده، نقش ارشد داشته باشید، واقعاً به فرد قدرت می دهد.

فرصت سرگرمی و خوشگذرانی با ایده های خلاقانه نیز بخشی هیجان انگیز از شغل من است، و من دوست دارم که ایده های دیگران نیز تغذیه کنم.

 

بدترین قسمت های کار شما کدامند؟

من فکر می کنم که بدترین بخش از کار احتمالاً مشابه با کار هر شخص دیگر در صنایع خلاقانه است . ضرب العجل های سفت و سخت، کار کردن با بودجه ای محدود، اجبار در پرداختن به تعداد زیادی از بازخوردهای مشتری، دیروقت های عجیب و غریب برای انجام شدن کار. اما به نظر می رسد که تمامی این موارد در پایان کار، هنگامی که شما پروژه ای در جهان را که در حال کار کردن به روی آن بودید، مشاهده می کنید، ارزشش را دارد و این نتیجه بسیار رضایت بخش است.

 

اگر شما در حال مصاحبه با یک طراح تفهیمی تازه کار بودید، به دنبال چه چیزی می گشتید؟

یک نمونه ی کار که نشان دهنده ی تفکر خلاق عالی، توانایی بیان واضح و مؤثر ایده ها، و مهارت های اجرای طراحی نیرومند تماماً داده شده اند.

شخصی که در تصاویر متحرک و طراحی حرکت مهارت داشته و دارای درکی کامل از نحوه ی حرکت است، می تواند برای ما داستانهایی جذاب، به علاوه ی علاقه ای طبیعی به این که چگونه دنیای دیجیتال در حال تکامل بوده و این قضیه برای برندها به چه معناست، تعریف کند.

و البته شخصی که مانند بقیه ی اعضای تیم است –کنجکار، خلاق و داستان نویسی که می تواند در کار سرگرمی را ببیند.

 

برای افرادی که در نظر دارند شغل طراحی تفهیمی را انتخاب کنند، چه توصیه ای دارید؟

من احساس نمی کنم که شما برای کار در شغلی مشابه با شغل من به درجه ای از خلاقیت نیاز داشته باشید. منابع بسیار متنوعی وجود دارند که شما می توانید برای یادگیری بسیاری از مهارت های عملی از آن ها استفاده کنید فکر می کنم که برنامه های آموزشیِ یوتیوب، نصف مواردی را که من درباره ی انیمیشن می دانم، به من آموزش داده اند اما شما به داشتن استعدادی خلاق و عشق به طراحی نیاز دارید.

باید این را بگویم که در ملاقات با افرادی مختلف و گسترش تفکر خلاقم، دانشگاه به من کمک کرد، و این به معنی فرصت های شبکه سازیِ باز و ارتباط آزاد با دیگران است. اما صنایع خلاق هم اکنون به روش هایی دیگر درهای خود را به روی افراد با استعداد می گشایند – D&AD New Blood SHIFT مثالی عالی در این مورد است، بنابراین چیزی است که باید در نظر گرفته شود.

بهترین توصیه ای که من تاکنون برای افراد داشته ام این است که: “اگر درخواست نکنید، به دست نمی آورید”. اگر به 10 آژانس نزدیک شوید، نسبت به به یک یا دو آژانس، شانس بهتری برای دریافت واکنش خواهید داشت، اما مطمئن شوید که در این مسیر تحقیقات خود را انجام داده و کوشش خود را کرده اید.

هنگامی که زمان ارسال نامه ی توضیحی شما فرا می رسد، یادتان باشد که یک نسخه را برای همه نمی پیچیند. پیام خود را متناسب کرده و علاقه ی واقعی خود را نشان دهید. این مسئله خود را زمانی نشان می دهد که شخصی تنها متنی مشابه را کپی پیست کرده و برای 50 آژانس ارسال نموده است!

بهترین کار خود را در نمونه کارتان و تنوع کارهایی را که قادر به انجامش هستید، نشان دهید. بهتر است که چند پروژه ی شگفت انگیز را که می توانید با اطمینان راجع به آن صحبت کنید داشته باشید تا کارهای متوسط بسیار زیادی که نمی توانید انجامشان بدهید.

طرح ها، کار در حال پیشرفت و تجارب خود را نشان دهید، زیرا می توانند روشی خوب برای نشان دادن تفکر خلاق و نحوه ی دستیابی به یک چالش و رسیدن به یک راه حل باشند. روش کار کردن ما این گونه است، اول ایده، دوم ساختن، هرگز با اجرا هدایت نشوید، در ابتدا همیشه به اهدف برند فکر کنید.

شبکه سازی واقعاً مهم است. ملاقات با افراد نه تنها اعتماد به نفس شما را تقویت می کند، بلکه شبکه ی فرصت های بالقوه ی شما را نیز گسترش می دهند.

ویدادهای اجرا شده با برنامه ی Glug و D&AD نقطه ی شروع خوبی هستند، اما حواستان به دیگر گفتگوها، نمایشگاه ها و رویدادها نیز باشد.

داشتن دانش بروی دیگر جنبه ها نیز حیاتی است، بنابراین آنها را در صدر اخبار صنعتی و تکنولوژیکی قرار دهید. به طور منظم و روزانه کارهای برجسته در قطب های خلاق مانند Behance و Vimeo را مورد بررسی قرار دهید، نشریاتی مانند Design Week، Creative Review، Wired and Computer Arts را مطالعه کنید، از اینستاگرام برای دنبال کردن حسابهای اینستاگرامیِ خلاق و الهام بخش استفاده کنید، به کاری که برنده ی مدادهای D & AD شده است، نگاه کرده و از خود بپرسید چرا برنده شده است. بیرون از اینجا روشهای بسیار زیادی برای جذب و خودنمایی کردن ایده ها وجود دارد. هر چه بیشتر خودتان را در دنیایی خلاق تر قرار دهید، بهتر است.

این مصاحبه در نشریه ی Design Week منتشر شده است.

 

منبع مطلب : How to become a: motion graphics and realisation designer ترجمه شده توسط آموزش روشا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *