یک برند بدون حضور دیجیتالی مانند یک ماشین بدون لاستیک است. این ماشین قرار نیست که به سرعت به جایی برسد. اگرچه برندهای قدیمی، برندسازی “آنالوگ” کاملاً مسیر از مد افتاده ای را طی نکردند، امروزه کسب و کارها برای تقویت حضورشان در دنیای واقعی، به مجموعه ی متنوعی از ابزارهای برندسازی دیجیتالی نیاز دارند. با راهنمایی های اساسی ما برای برندسازی دیجیتالی، استراتژیِ برند خودتان را آغاز کنید. ما همه چیز را از رسانه ای اجتماعی گرفته تا SEO و تأثیرگذاران تا ایمیل ها را برای شما مورد کاوش قرار می دهیم تا شما اطمینان حاصل کنید که کمپین دیجیتال برندینگ شما تمامی مراحل مورد نیاز را به طور کامل و منظم انجام می دهد.
بسیاری از این برندها، مسائل بسیاری در یک برندسازی دیجیتالی خوب در جریان هستند. ما این بحث را برای شما شکافته و برای بررسی آن را تفکیک می کنیم عکس از Vladanland
برندسازی چیست؟
برندسازی، فرآیندی خلاق و استراتژیک در بیان و توضیحِ مسائلی به مشتریان بالقوه است. مسائلی نظیر این که شرکت شما کلاً در چه موردی کار می کند، شما چه کسی هستید، از چه چیزی مراقبت می کنید، چرا آنها باید با شما کار کنند و آنها می توانند چه انتظاری از شما داشته باشند. پس از اینکه شما کسب و کاری را ایجاد کرده یا اولین محصول خود را تولید کردید، ساختن هویت یک برند باید اولویت شماره ی یک شما باشد.
برندسازی همه چیز را درباره ی اینکه شما چه کاری انجام می دهید و چگونه این کار را انجام می دهید را در ماهیتی واحد و به یاد ماندنی خلاصه کرده که مردم آن را به یاد خواهند آورد و به همین دلیل دائماً با شرکت شما در ارتباط خواهند بود. به کمان های طلائی برند مک دونالد یا حلقه های چندرنگ بروی نشان های المپیک فکر کنید. حتی یک نماد یا تصویر ساده می تواند حامل ارتباطات معناداری باشد که برای همیشه در جهان طنین انداز خواهد بود.
برند شما بر اساس هویت برندتان، از جمله، لوگوی شما، رنگها، بسته بندی، کپی و مواردی دیگر ساخته شده است. طراحی توسط Kisa Design.
ما سه مورد B را در مسیر شما قرار داده ایم: برند، برندسازی و هویت برند. تمام این موارد به هم مربوط بوده اما کاملاً شبیه هم نیستند.
• برند شما روشی است که دنیای خارج از شرکت، شما را درک می کند.
• برندسازی شما فرآیندی از طراحی و ایجاد یک برند منحصر به فرد و به یادماندنی است.
• هویت برند شما مجموعه ای از عناصر خلاق است که از فرآیند برندسازی تغذیه شده – مانند وب-سایت شما، رسانه های اجتماعی و لوگو- که پیام، ارزش ها و هدف شما را منتشر می کند.
تمامی این سه B باید با هم کار کنند. شما بدون یک هویت برند، یک برند واقعی ندارید، و تا زمانی که شروع به برندسازی نکرده اید، هیچ گاه یک برند ندارید. با پرسیدن این سؤالات از خودتان، تعریف برندتان را شروع کنید:
• شما به عنوان یک شرکت چه کسی هستید؟
• چه چیزی شما را از دیگر برندها منحصر به فر می سازد؟
• بیانیه ی مأموریت برند شما چیست؟ چه چیزی به آن هدف می دهد؟
• ارزش های شما چیست؟
• مشتری ایده آل شما چه کسی است؟
آگاهی از این که شما چه کسی هستید و تعریف دقیق آن، اولین گام در ایجاد یک برند معنادار است.
برندسازی دیجیتالی چیست؟
برندسازی دیجیتالی، نحوه ی طراحی و ایجاد آنلاین برندتان از طریق وب سایت ها، رسانه های اجتماعی، ویدئو و غیره می باشد. برندسازی دیجیتالی شامل ترکیبی از بازاریابی دیجیتالی و برندسازی اینترنتی برای توسعه ی آنلاین یک برند است.
چرا حضور برند دیجیتالی اهمیت دارد؟ خوب، از دید تلفنی که شما احتمالاً در حال استفاده از آن هستید، به این موضوع نگاه کنید… ما همگی به طور مداوم در حال استفاده از دستگاه های خود هستیم. اکثر ما از طریق لنزهای اینترنت درگیر دنیای بزرگتری می شویم، که این امر باعث می شود دسترسی به مشتریان هدف و تبدیل کاربران یک باره به وفادارانی بلند مدت امری ضروری برای برندها باشد.
برندسازی دیجیتالی هر شرکتی را قادر می سازد که حضور خود را در هر جا – حتی در کف دست شما – علنی کند. گذشته از این، اگر مادر من یک حساب اینستاگرامی داشته باشد، چرا برند کفش مورد علاقه ی من نداشته باشد؟
برندسازی دیجیتالی در مقایسه با بازاریابی دیجیتالی
تفاوت بین برندسازی دیجیتالی و بازاریابی دیجیتال چیست؟ در حالی که برندسازی دیجیتالی بروی ارائه ی ارزش و الهام بخشیدن به وفاداری و شناخت برند تمرکز دارد، بازاریابی دیجیتالی تماماً درباره ی یافتن مشتریان جدید و ایجاد فروش است.
تبلیغات به صورت مستمر و آنلاین به جانب شما ارسال می شوند، حتی اگر متوجه آن نشوید. این بهترین حالت بازاریابی دیجیتالی است. آگهی ها ممکن است به شکل یک نام مشهور اینستاگرامی باشد که برای لوازم آرایش محبوب خود مشتری پیدا می کند یا یک کوپن بازشو و ناگهانی در یک وب سایت.
بر خلاف آگهی های مرسوم، برندسازی دیجیتالی با شما صحبت نمی کند؛ به دنبال درگیرکردن شماست. به جای الهام بخشیدن به مردم برای ایجاد خریدی یکباره، بیشتر درباره ی ایجاد یک هویت آنلاین و احساسات مثبت است. در مورد انواع مختلفی از بازاریابی دیجیتالی در این جا یاد بگیرید.
مزایای برندسازی دیجیتالی
یک حضور قدرتمند دیجیتالی باعث می شود مشتریان بالشخصه احساس کنند که درگیر یک شرکت یا محصول شده اند. برندسازی خوش ساخت باعث ایجاد روابط با کاربران شده و از طریق تعاملات روزانه بروی پلات فرم هایی که در حال حاضر، در حال استفاده از آنها هستند، برای شما امکان صحبت مستقیم با مشتریان فراهم می کند.
مخاطبین خود را هدف قرار دهید.
حضور آنلاین شرکت شما حالتی برتر برای اکثر مشتریان بالقوه ای است که در مورد برند شما مطالبی را آموخته و با آن تعامل برقرار می کنند. برندسازی دیجیتالی با هدف قرار دادن گروه هایی خاص از مشتری از طریق پلات فرم های آنلاین که مشتریان بیشتر از آنها استفاده می کنند: یعنی توئیتر، فیسبوک، اینستاگرام و مواردی دیگر، امکان هدف گیری شما به سمت آنان را فراهم می سازد.
شرکتی مانند اوت دور وویسز ، یک برند لباس ورزشی را در نظر بگیرید. در عرض چند سال، هشتگ رسانه ی اجتماعی خود یعنی #Doing Things را توسعه داد، که مشتریان هنگام پوشیدن لباسها و تجسم کردن سبک زندگی این برند، آن را تگ می کنند . در حال حاضر، بالغ بر 155000 پست تنها در هشتگ #Doing Things بروی ایسنتاگرام تگ شده است.
#Doing things تفاوت بین مصرف کورکورانه ی یک محصول است و این احساس که شما بخشی از یک گروه یا سبک زندگی هستید. هنگامی که شما از آنها شلوار لِگ یا یک سینه بند ورزشی می خرید، در حال خرید پذیرشِ یک باشگاه عظیم دیجیتالی هستید. برای مشتریان این کار از خرید ساده هرگونه لباس ورزشی oI بسیار جالب تر است.
با مشتریان ارتباط برقرار کنید
برندسازی دیجیتالی موفق، باعث می شود که مشتریان احساس کنند شما مستقیماً با آنها صحبت می کنید، مخصوصاٌ به این دلیل که شما در حال درگیر کردن همان پلات فرمی هستید که آنها برای تعامل با دوستان و اعضای خانواده از آن استفاده می کنند. شخصی و معنادار باشید: این گونه است که مشتریانی یکباره را به فالوورهای دائمی برند تبدیل می کنید.
اساساً، برندسازی دیجیتالی ارتباطات بین یک شرکت و مشتریانش را تسهیل می بخشد. این کار می تواند به اندازه ی ساده سازی پیداکردن اطلاعاتی درباره ی شرکت شما بروی وب سایت، یا کمک به آنها در دریافت سریع خدمات ممتاز مشتری ساده باشد. در نهایت، برندی که به صورت آنلاین قابل جستجو نیست، عملاً در ذهن مشتری معاصر وجود ندارد.
کلمه ی سریع را پخش کنید!
مزیت سومی نیز برای برندسازی دیجیتالی وجود دارد، مانند پتانسیل “ویروسی شدن” یا رسیدن به انبوهی از مخاطبان در دوره ای کوتاه زمانی با هزینه ای کم یا بدون هزینه.
ساندویچ مرغ پوپی که اکنون برندی نامشهور است را در نظر بگیرید. تنها چندروز پس از انتشار ساندویچ، این محصول به سادگی چیزی در حدود 23 میلیون دلار در تبلیغات رایگان آنلاین دریافت کرد به این دلیل که بسیاری از افراد، گزارشگران، خبرنامه ها، کاربران توئیتر – در حال به اشتراک گذاری، پست کردن و لینک کردن آن بودند. اینک این ساندویچ در بسیاری از رستوران ها فروخته می شود که حتی نفوذ و تبلیغات بیشتری را برای این محصول ارائه می دهند. این نوعی از ارائه ی پولی است که خریدنی نیست.
9 مؤلفه ی برندسازی دیجیتالی موفق
1. لوگو
یک لوگو، تصویری واحد بوده که باید اولین و مهم ترین ارتباط یک مشتری با برند شما باشد. به شرکت دیزنی فکر کرده و گوش های موش را مشاهده می کنید. به شرکت اپل فکر کرده و فوراً یک میوه ی روشن را می بینید.
لوگوها باید با شخصیت ارزش های کسب و کار و صنعت شما و مخاطبان هدف تان مطابقت داشته باشد. در حالی که شما نمی خواهید خیلی نمایشی باشید، طراحی لوگوی شما باید برای به جا گذاشتن یک اثر، به اندازه ی کافی قابل یادآوری باشد، اما خیلی پیچیده نباشد که اعضای مخاطبین در میان رگباری از تصاویر که هر روزه به صورت آنلاین هضم می کنند، عکس لوگوی شما را به خاطر نمی آورند.
این لوگو مختصر و درجه یک بوده یک طرح رنگی ساده است. عکس از Musique!
با تعریف برندتان شروع کنید: آیا شما مدرن و مینیمالیست هستید؟ پس رو و قدیمی هستید؟ سرگرم کننده و دمدمی هستید؟ آیا شما یک لوگوی نشان کلمه را تنها با متن تصور می کنید یا چیزی که بیشتر مبتنی بر تصویر یا آیکون باشد؟
برای دیدن این که رقیب های شما در حال انجام چه کاری هستن، به لوگوهای موجود در صنعت خود نگاهی بیندازید. و نظریه ی رنگ را فراموش نکنید: رنگ مناسب یک لوگوی می تواند شما را برجسته نشان داده و روحیه را قرار بخشد. این طرح رنگی باید در میان عناصر برندسازی شما استاندارد باشد.
این لوگو باید در تمامی اندازه ها بروی تمامی عناصر برند شما مانند سربرگ، کارت ویزیت، بیلبورد خوب به نظر برسد. اما به یاد داشته باشید: پلات فرم های دیجیتالی به اندازه و تصویربرداری خاصی نیاز دارند. شما باید طرحی از یک لوگو را بکشید که بروی تصاویر پروفایل، عکس های روی جلد، سرسازهای ایمیل و دگمه های برنامه و غیره خوب کار کند.
یک لوگو اولین توقف شما در مسیرتان به سمت یک برند ممتاز دیجیتالی است. اما نگران نباشید، ما در راهنمایی نهایی مان برای طراحی لوگو، هر چیزی را که شما برای شروع رویایی یک لوگوی کامل نیاز دارید، داریم.
2. وب سایت
اگر لوگوی شما علامتی برای کسب و کارتان است، وب سایت شما موقعیت مکانی فروشگاه دیجیتال تان است. هنگامی که مشتریان می خواهند راجع به موقعیت مکانی فروشگاه فیزیکی، ساعت های کاری تان، فهرست کالاهایتان یا اطلاعات تماس تان بدانند، نمی توانند از طریق جستجو در دفترچه ی تلفن این اطلاعات را به دست بیاورند. آنها وب سایت شما را در گوگل جستجو می کنند، جایی که انتظار دارند اطلاعات مورد نیاز خود را به سرعت و به آسانی به دست آورند.
وب سایت های کارآمد ساده بوده و حرکت در آنها آسان است. طراحی سرراست و حفظ ثبات برند با یک طرح رنگی محدود که با لوگوی شما مطابقت دارد و یا متمم آن است. نام برند و جزئیات ضروری آن را با قلم های پررنگ و خوانا جلوه دهید. صفحات را به طور مختصر و دقیق نگه داشته و کاربران را با TMI محاصره نکنید . سریع ترین روش برای مجاب کردن یک مشتری بالقوه به توقف کلیک کردن، دفن و از بین بردن اطلاعات ضروری است.
عکسها این وبسایت تشکیل میدهند. طراحی از Mike Barnes
وب سایت شما باید دارای یک ساختار پیوندی ” crawlable” نیز باشد، به این معنی که انسان ها و موتورهای جستجو می توانند در تمامی اطلاعات موجود بروی وب سایت به آسانی حرکت کنند. با همین اشاره، این مفهوم باید به آسانی توسط موتورهای جستجو (بعداً بیشتر در این مورد توضیح می دهیم) قابل شاخص گذاری باشد تا محتوای شما در توده ی در هم و بر هم اینترنت گم نشود.
در آخر، مطمئن شوید که وب سایت شما کار می کند. هر پیوند، هر دکمه، هر تصویر و … را بررسی کنید. خطاها باعث می شوند که شما تازه کار به نظر برسید.
وب سایت ها برای موفقیت برند بسیار حیاتی هستند، اما ما شما را با راهنمایی نهایی مان در مورد طراحی وب سایت پوشش می دهیم.
3. پیام رسانی برند
پیام رسانی برند چیزی است که شرکت شما می گوید و شما چگونه این عبارت را بیان می کنید. اگر من یک صبحانه ی مشترک با بهترین پنکیک های بلوبری را در شهر درست کنم. مطمئناً این را در پیام برند خود یادآوری می کنم. ابن پبام باید آن چیزی را که شرکت شما انجام داده و به آن معتقد است منعکس کرده، و به طور اجمالی برای رفع نیازها و تمایلات فوری مشتری خود صحبت کنید.
• یک پیام برند موفق باید به سؤالات زیر پاسخ دهد:
• چه کاری انجام می دهید؟
• منتظر چه چیزی هستید؟
• شما چرا به این موضوع اهمیت می دهید؟
اگر من آن کافه ی پنکیک فروشی باشم، می خواهم پیام برند من این را نشان دهد که من پنکک های بلوبری را بهتر از هر شخص دیگری سرو می کنم، و این که من طرفدار غذای خوشمزه ی صبحانه هستم و به این موضوع اهمیت می دهم زیرا که جایی دنج تر، دوستانه تر از این کافه در شهر وجود ندارد.
لحن صدای شما باید با شرکت تان و خدماتی که ارائه می دهد، هماهنگ باشد. فروش برق لب؟ اجازه دهید موارد سرزنده و مد روز باشند. فروش تجهیزات پزشکی؟ موارد مربوطه را تنظیم کرده و حرفه ای باشید. به جای نقاط درد، همیشه بهترین تلاش خود را برای تمرکز بروی مثبت بودن و راه حل بگذارید.
پیام رسانی شما باید در هر جایی یکسان باشد. متنی که در یک جستجوی گوگل برای شرکت شما نمایان می-گردد، باید با صحبت برند در وب سایت شما مطابقت داشته باشد. به علاوه، نمایندگان فروش خدمات مشتری شما باید آنطور که در اینستاگرام و توئیتر صحبت کردید، همانطور صحبت کنید.
مطمئن شوید که پیام برند شما با یک مخاطب آنلاین صحبت می کند. به طور خلاصه: اگر برند شما بروی اینترنت است، باید مانند آنطور که در اینترنت رفتار کرد، در اینجا هم اینگونه باشد. اینترنت مد منحصر به فرد خود از ارتباطات را دارد (به عنوان مثال، حافظه ها، گیف ها، اسلنگ ها ) که شرکت شما باید در مواقع لزوم از آنها در رسانه های اجتماعی استفاده کند.
به عنوان مثال، در #InternationalDogDay، FedEx عکسی را از چند پستچی که با تعدادی توله سگ نشان داده می شدند، پست کرد، روشی بازیگوشانه برای قرارگرفتن در اینترنت در حالی که استعاره ی پستچی را در مقایسه با سگ از بین می بردند. نکته ی اصلی: آنها حتی از یک ایموجی استفاده کردند.
پیام رسانی شما باید بر اساس پلات فرم مورد استفاده متفاوت باشد. توئیتر تماماً در مورد واکنش بلادرنگ نسبت به رویدادهای جاری است، بنابراین صفحه ی توئیتر یک برند موفق نیز به این موارد واکنش نشان خواهد داد.
هنگامی که کلیسای جامع نوتردام در آوریل سال 2019 به آتش کشیده شد، Apple CEO Tim Cook با قول کمک برای بازسازی این کلیسا، در توئیتر پاسخ داد.
این مثالی عالی از اشتغال آنلاین با قصد و نیت بود.
4. SEO
SEO ( بهینه سازی موتور جستجو ) اطمینان می دهد که برند شما و پیشنهادات آن به سادگی در موتورهای جستجو پیدا می شوند، یکی از روش های اصلی که از طریق آن مشرتیان به دنبال خدمات شما می گردند. با طراحی وب سایت خود به همراه SEO در ذهن شروع کنید. مکانی عالی برای شروع، دستورالعمل های Webmaster در گوگل است، که نحوه ی فهرست کردن و رتبه بندی سایت ها را در گوگل توضیح می دهد. در زیر به نکات برتر آنها اشاره شده است:
• مطمئن شوید که هر صفحه ی وب می تواند با لینکی از یک صفحه ی قابل یافت دیگر به دست آید.
• تعداد لینک های یک صفحه را حداکثر تا هزار عدد محدود کنید.
• صفحاتی اصلی را برای کاربران طراحی کنید، نه موتورهای جستجو.
• در نظر بگیرید که چه چیزی وب سایت شما را سودمند و جذاب می سازد.
• سایت خود را با ارائه ی اطلاعات ارزش افزوده از سایرین متمایز کنید.
• به طور مداوم سایت خود را برای بررسی پیوندهای شکسته و حک شدن مورد نظارت قرار دهید.
خدماتی نظیر ابزارهای SEMTool که در بالا به تصویر کشیده شده، میتوانند به شما در بهینه کردن وبسایتتان برای SEO کمک کنند. طراحی از Emmanuel®.
از یک ابزار جستجوی کلمات کلیدی مانند Ubersuggest، Ahrefs ، Keywordtoolبرای یافتن مداوم کلماتی که قبلاً مورد جستجو قرار گرفته اند و شما می توانید در کپی خود از آنها استفاده کرده تا از طرح خود مطمئن شوید. (کد وب سایتی که داده های روی صفحه ی شما را مشخص می کند.) و متاتگ ها (شیء کوچک از متن که محتوای یک صفحه را توصیف می کند.)
مطمئن باشید که تعداد مناسبی از لینک های فعال را در محتوای خود بگنجانید. –هم در صفحات داخلی خودتان و هم در صفحات خارجی- در این صورت وب سایت شما از نظر نتایج جستجو، قدرتمندتر و بالاتر به نظر خواهد رسید. موتورهای جستجویی مانند گوگل، تمامی این موارد را در نظر گرفته و یک وب سایت بنجل و به درد نخور نیز روشی مطمئن برای گم شدن در اینتر است.
5. شبکه های اجتماعی
فیس بوک، توییتر، اسنپ چت : تقریبا هر کسی از جمله مادربزرگ پیر و 85 ساله ما، دارای نوعی از حضور در رسانه های اجتماعی هستند. اگر مشتریان شما در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشند پس برند شما هم باید در آنجا حضور داشته باشد.
هر پست را روی پلات فرمی که ظاهر می شود، تنظیم کنید. محتوای اسنپ شات تمایل دارد که سرگرم کننده و سرزنده بوده و جمعیت جوان تری را هدف قرار دهد. پستهای اینستاگرام تصویر محور هستند و برای تحریک به لایک و نظر گرفتن طراحی شده اند. توئیتر به روی واکنش بلادرنگ و واکنش به رویدادها و اخبار جاری کار می کند. فیس بوک مقداری کم از هر چیز است با تأکید بروی محتوای پشت صحنه درباره ی اینکه برند شما چگونه کار می کند.
هنگام استفاده از رسانه های اجتماعی، مانند یک تأثیرگذار فکر کنید: پیام ها را برای زمان و تاریخ هایی خاص تنظیم کنید، با تفسیرگران تعامل داشته و به پیامهای مستقیم پاسخ دهید. و فراموش نکنید که پیشرفت خود را پیگیری کنید. ابزاری مانند Hootsuite می تواند به شما در ساده سازی تمامی پلات فرم هایتان و پیگیری تعامل کمک کند در حالی که تجزیه و تحلیل گوگل به شما صفحاتی را نشان خواهد داد که اقدامات مشتری را هدایت کرده و این که کدام یک از مشتریان عقب مانده است. اگر شما می خواهید مستقیماً در یک پلات فرم رسانه ی اجتماعی اجناس خود را بفروشید، ابزاری مانند Shopify می تواند مشتریان بالقوه را مستقیماً به سمت سبد خرید وب سایت شما هدایت کند.
Hootsuite میتواند به شما در مدیریت تمامی کانالهای رسانه ی اجتماعی کمک کند.
6. بازاریابی ایمیلی
کمپینهای ایمیلی انبوه، مانند آنچه که در بالا آمده است، باید به راحتی قابل خواندن بوده و شامل عکسهای زیادی باشد. این یک نفر برای داشتن تماس یا اقدام، جایزه دریافت میکند. طراحی از thecreatv
با ایجاد لیستهایی که احتمال میرود به بازدیدکنندگان و مشترکین وب تبدیل شوند، شروع کنید. شما میتوانید این امضاءها را را از تبلیغات دریافت کنید و یا آنها را مستقیما روی وب سایت خود بیاورید،از جمله یک تبلیغ ناگهانی با یک خبرنامه در صفحه تان.
قبل از ارسال ایمیل انبوه، آنچه را که مایل به کسب آن هستید، مشخص کنید. تعامل تقویت شده؟ پرورش روابط موجود؟ اعلام محصولی جدید؟ هدف شما باید همه چیز را از خط موضوع به انتخاب تصویر سوق دهد.
ایمیل های خود را برای بخش های خاصی از مشتری هدف قرار داده و آ«ها را با لحنی پرجنب و جوش و با استخدامی که مناسب برند شما است، بنویسید. عکس ها، ویدئو و اطلاعات مفیدی که به دنبال آن هستید تا نه تنها محصولات خود را به فروش برسانید، بلکه به طور فعالانه مشتریان را درگیر سبک زندگی خود سازید. ایمیل های عمومی را برنامه ریزی کنید. ارسال بیش از حد به عقب، بهانه ی بسیار خوبی برای تعداد ایمیل های ناخواسته می شود. برای کمک به طراحی ایمیل تان، نکات اصلی طراحی ایمیل ما را بررسی کنید.
7. تبلیغات آنلاین
تبلیغات آنلاین از قدرت وب برای عرضه کردن محصولات شما استفاده می کند. این کار دیگر مانند یک بنر تبلیغاتی بروی یک صفحه ی وب خیلی ساده نیست. امروزه روش های بسیاری برای تبلیغات دیجیتال وجود دارد. در زیر برخی از متداول ترین این روش ها بیان شده است:
آگهی های موتور جستجو : این آگهی ها، وب سایت شما را در بالای صفحه ی سایتی مانند گوگل قرار داده تا مشتریان ابتدا محصول یا برند شما را مشاهده کنند.
آگهی های نمایشی : این آگهی ها بنرهای قابل کلیک هستند که در سراسر اینترنت بروی وب سایت ها قابل رؤیت هستند.
آگهی های رسانه های اجتماعی : فیس بوک، توئیتر و اینستاگرام همگی روش های مختلفی را برای محتوای”حمایت مالی” ارائه می دهند. شما می توانید برای شرکت در این نوع تبلیغات، مبلغی را پرداخت کنید، به این معنی که پست شما به صورت خودکار در فیدهای مشتری ظاهر خواهد شد، یا شما می توانید یک تأثیرگذار را برای پست کردن درباره ی محصول تان برای خودتان اجاره کنید.
آگهی های فید گوشی همراه و دسکتاپ : این آگهی ها اغلب به عنوان “محتوای پیشنهادی” بروی فیدهای تلفن همراه و دسکتاپ کاربران ظاهر می گردد. آنها احساس طبیعی تری را منتقل می کنند، زیرا که مستقیماً در یک فید ادغام شده و و در محتوایی غیر پرداختی ترکیب می شوند.
آگهی هایی که قبلاً توسط کاربران سایت مشاهده شده اند : آیا شما هرگز تنها برای مشاهده ی یک آگهی که ده دقیقه پیش متفاوت به نظر می رسید، جستجو کرده اید؟ پس از قدرت دست اول آگهی هایی که قبلاً مشاهده شده اند، خبر دارید. این کار شما را به مشتریانی که قبلاً علاقه ی خود را به کسب و کار یا خدماتتان نشان داده اند، می رساند، چه آنها این کار را با جستجوی گوگل و بازدید از وب سایت شما انجام داده باشند، چه با لینک کردن صفحه ی فیس بوکتان.
8. بازاریابی محتوا
این روزها، تنها تبلیغات ساده ی محصولاتتان کافی نیست. برای ایجاد یک وفاداری، تعامل با مشتریانی که قصد برگشت به سایت شما را دارند، امر بسیار مهمی است. این زمانی است که بحث بازاریابی محتوا پیش کشیده می شود. به این مسئله به عنوان قسمت انسانی برند خود فکر کنید. در حالی که بازاریابی دیجیتالی بر فروش تأکید دارد، بازاریابی محتوا بروی تعامل از طریق عکس ها، ویدئوها، فهرست Spotify و پست های وبلاگ تمرکز دارد (مانند موردی که اکنون می خوانید!)
بازاریابی موفق محتوا، باید علاقه نسبت به برند شما را تحریک کرده و مشتریان را نسبت به محصولات و پیام شما هیجان زده کند. این کار به ایجاد اعتماد بین برند و کاربر کمک کرده و به دنبال ایجاد روابطی بلندمدت و سودمند است. در حالی که بازاریابی محتوا یک مشتری را به برندتان معرفی می کند، بازاریابی موفق محتوا باید این مشتریان را علاقه مند نگاه داشته و کاربرانی یکباره را به طرفدارانی سرسخت تبدیل کند.
9. بازاریابی تأثیرگذار
بازاریابی تأثیرگذار، نوعی از بازاریابی است که از افرادی که فالوورهای رسانه ی اجتماعی گسترده ای دارند، برای پست کردن درباره ی برندتان استفاده می کند. به جای بازاریابی مستقیم برای یک گروه از مشتریان، شما برند خود را در یک پیام در دستان یک ستاره ی رسانه ی اجتماعی قرار می دهید و او این کلمات را برای شما پخش می کند. بر اساس یک مطالعه، بیش از 80 درصد از بازارهای جهانی در سال 2015 فعالیت های تأثیرگذاری را شروع کرده اند.
این فرآیند بسیار سرراست است: با یک تأثیرگذار جفت شده و به آنها مبلغ یا کمیسیونی را برای صحبت درباره ی برندتان با فالوورهایشان پرداخت کنید. با ایجاد پایگاه فالوورهای آنها و اعتمادپذیری به مرور زمان، اکثر تأثیرگذاران به شبکه های اینترنتی خود اعتماد داشته و می توانند یک برند را با قابلیت اطمینان به این شبکه ها تزریق کنند. این یک علم موشکی نیست. هنگامی که بازاریابی در دستان یک شخص واقعی است، بیشتر ارگانیک به نظر می رسد (حتی اگر به آن شخص برای اینکه راجع به این محصول صحبت کند، مبلغی پرداخت شده باشد). تأثیرگذاران معمولاً محتوای خودشان را نیز ایجاد می کنند، بنابراین پستهای حمایت شده با ظاهر و احساس قبلی صفحات شان مطابقت دارند – علاوه بر این، این امر برای تیم بازاریابی شما کار کمتری دارد.
در این کار، تله هایی هم وجود دارند که باید از آنها دوری کنید. تأثیرگذارانی که شما انتخاب می کنید باید با سبک زندگی و اِتد برند شما مطابقت داشته باشند. شما قصد ندارید که یک تأثیرگذار تناسب اندام را برای فروش ترکیب بروانی خود استخدام کنید. به این دلیل که تأثیرگذاران انسان هستند، ممکن است دیدگاه-هایی را به اشتراک بگذرانند که با اِتدهای برند شما مطابقت نداشته باشد، که این مسئله می تواند اعتبار هر دو طرف را لکه دار کند. بنابراین به دقت انتخاب کرده، و روش هایی قابل قبول را برای صحبت درباره ی محصول خود به وضوح تعریف کنید.
شما می توانید تأثیرگذاران را مستقیماً در پلات فرم های رسانه های اجتماعی جستجو کنید.، یا برای شناسایی آن دسته از ستاره های رسانه های اجتماعی که بهترین تناسب را با نیازهای شما دارند، از پلات فرمهای بازاریابی تأثیرگذار (مانند Upfluence، Tribe Group یا Famebit) استفاده کنید.
برندسازی دیجیتالی را مورد کاوش قرار دهید!
برندسازی دیجیتالی تنها درباره ی فروش کالاهای شما نیست، بلکه درباره ی توسعه ی یک اشتیاق، مبتنی بر مشتری وفادار است که نه تنها محصولات شما را می خرند، بلکه به آنها اعتقاد نیز دارند. خط پایان: مسائل را تازه، معتبر و با صداقت نگه دارید. احتمالات برندسازی دیجیتالی برای شرکت شما به اندازه ی خود اینترنت گسترده و متمایل به رشد است.